. . . .گـــــیلاســـــ. . . .
روزی بزرگان ایرانی و موبدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین نیایش کنند و ایشان اینگونه فرمودند.. خداوندا.اهورا مزدا. ای بزرگ آفریننده این سرزمین بزرگ سرزمینم و مردمم را از ذروغ و دروغگویی به دور بدار پس از اتمام نیایش عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند.؟ که چرا اینگونه نیایش نمودید؟! فرمودند.چه باید میگفتم؟ یکی گفت..برای خشکسالی نیایش مینمودید! کوروش بزرگ فرمودند.. برای جلوگیری از خشکسالی انبارهای آذوفه و غلات میسازیم.. دیگری اینگونه گفت..برای جلوگیری از هجوم بیگانگان نیایش میکردید! پاسخ شنید..قوای نظامی را قوی می سازیم و از مرزها دفاع میکنیم... عده ای دیگر گفتند..برای جلوگیری از سیلهای خروشان نیایش میکردید! پاسخ دادند..نیرو بسیج میکنیم و سدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل میسازیم و همینگونه پرسیدند و به همین ترتیب پاسخ شنیدند... تا اینکه یکی پرسید.!شاهنشاها! منظور شما از این گونه نیایش چه بود؟! کوروش تبسمی نمود و اینگونه پاسخ داد.. من برای هر پرسش شما پاسخی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن با خبر گردم و اقدام نمایم؟! پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند و دروغ را از سرزمینمان دور سازیم.که هر عمل زشتی صورت گیرد اولین دلیل آن دروغ است نجار ها هم کورند ، هنوز تخت دو نفره می سازند ... __________________
نظرات شما عزیزان:
فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.
فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد.
بعد خطاب به فرعون گفت: من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟
نمی بینند همه تنهاییم ..!
حتی آنهایی که دو نفره می خوابن...
Power By:
LoxBlog.Com |